بررسی تطبیقی انتفاع مردگان و زندگان از یکدیگر نزد حنابله و وهابیت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 * دانش‌پژوه سطح سه مرکز تخصصی مطالعات تطبیقی مذاهب اسلامی، مشهد، ایران.

2 دانش‌آموخته دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، ایران.

3 استادیار گروه مذاهب کلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم.

چکیده

در نگاه وهابیت و حنابله در مسئله انتفاع مردگان از زندگان به صورت کلی اشتراکاتی وجود دارد. هر دو معتقدند انسان متشکل از دو بُعد روح و جسم است که با مرگ گرچه حیات جسمانی پایان می‌یابد اما حیات روح ادامه دارد و مرده قابلیت انتفاع از اَعمال زندگان را دارد. اما اختلافشان بر اساس تفسیری که وهابیت از آیاتی مانند آیه 39 سوره نجم: (وَ أَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی)، و روایاتی مانند «إذا مات العبد انقطع عمله إلا من ثلاث ...» دارند، در این است که وهابیان به فقدان رابطه انتفاعی مردگان از زندگان معتقدند، مگر در جایی که نص مخصص این آیات و روایات وجود داشته باشد، اما حنابله چنین تفسیری ندارند و نه‌تنها آیات و روایات را دلیل عدم انتفاع اموات از غیر نمی‌دانند، بلکه روایات واردشده در انتفاع را از باب قیاس و نمونه‌ای برای جواز انتفاع مردگان از زندگان در تمام امور خیر دانسته‌اند. در مسئله انتفاع زندگان از مردگان، وهابیت قائلان به انتفاع را با توجه به نوع آن مبتدع یا مشرک می‌دانند، مثلاً بن‌عثیمین توسل به میت را غیرمشروع و بدعت می‌داند و بن‌باز توسل به دعای نبی و استغاثه به نبی را شرک اکبر می‌خواند. دیدگاه مشهور حنابله نه‌تنها بر جواز توسل، استشفاع و استغاثه دلالت می‌کند، بلکه حتی اقوالی در استحباب هم وجود دارد. این مقاله رابطه انتفاعی مردگان و زندگان نزد وهابیت و حنابله را به نحو مقایسه‌ای بررسی می‌کند و علت عدم انتفاع مردگان از زندگان از دیدگاه وهابیان را به نحو تفصیلی تبیین خواهد کرد.

کلیدواژه‌ها